بسیج مرودشت

وبلاگ خبری تحلیلی مذهبی بسیج مرودشت

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ بسیج مرودشت خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم

تا حالا شده برای انجام یک کار نیاز به یک جرقه داشته باشین؟


من یه دختر 18 ساله ام...و این خاطره مربوط به 7 یا 8 سال پیشه. . .

از وقتی به سن تکلیف رسیدم حجابم رو بطور کامل رعایت میکردم اما

بدون چادر. . .چادر برام خیلی محدودیت ایجاد میکرد. . .

حدودا 10 یا 11 ساله بودم که توی شهرمون به مناسبت دهه اول محرم

یه نمایشگاه بسیار بسیار زیبا از واقعه عاشورا زدن و تمام صحنه ها و صداها

رو بازسازی کردن. . .

قسمت آخر این نمایشگاه هم ساختن ماکت ضریح امام حسین(ع) بود که اونجا روضه

و زیارت عاشورا میخوندن. . .توی اون روضه فقط یه جمله بود که به گوش من

رسید ، اما عبور نکرد. . .

اونم یه جمله بود از خانم 4 ساله. . .

حضرت رقیه(س) که هنگام نجوا با سر بریده امام حسین به امام برای کشیدن چادر از سرشون

اعتراض کردن. . .
این جمله از یک دختر سه، چهار ساله بود . . .

من که چند وقت بود به دنبال یه بهانه برای چادری شدن بودم,

از خودم خیلی خجالت کشیدم. . .

از همونجا بود که دیگه چادر از سر من جدا نشد. . .

یادش بخیر مادربزرگم چقدر تشویقم کردن. . .کاش هنوزم بودن. . .آخه ایشون هم تو عصر

بی حجابی پهلوی حتی حاضر نشدن جوراب نازک بپوشن. . .چه برسه به چادر. . .

به هر حال هرکی دنباله بهانه برای چادری شدنه. . .درد و دلهای یه خانم سه، چهار ساله خیلی کمکش میکنه. . .

منبع:  من و چادرم ، خاطره ها

[ یک شنبه 7 مهر 1392برچسب:چادر , چادری شدن , دختر , بیحجاب , با حجاب , رقیه , حضرت رقیه , امام حسین , درد دل یک دختر , دختران چادری ,,

] [ 17:46 ] [ رضا مردانه ( عمار رهبری) ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه